دکتر محمدی باغملایی:
حمایت از نخبگان در بخش های آموزشی، پژوهشی و اجرایی می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات شود
گفتگو با دکتر محمد محمدی باغملایی، برگزیده 3 دوره جایزه تحصیلی بنیاد ملی نخبگان و دانشجوی پسادکتری دانشگاه مموریال کانادا سومین مصاحبه از سری «معرفی الگوی های موفق بومی استان بوشهر» توسط پایگاه اطلاع رسانی بنیاد نخبگان استان بوشهر انجام گرفته است.
مصاحبه با دکترمحمد محمدی باغملایی
دکتر محمد محمدی باغملایی، دانشجوی پسادکتری دانشگاه مموریال کانادا برگزیده سه دوره جایزه تحصیلی بنیاد ملی نخبگان، سه دوره جایزه پروفسور مشفقیان(امیدآفرین) و از مستعدین برتر فعال در اجتماعات نخبگانی، اردوهای جهادی و دوست علمی استان بوده است.
- آقای محمدی باغملایی لطفا خود را به صورت مختصر معرفی نمایید.(تولد، ابتدایی، دبیرستان و تحصیلات عالی...)
ضمن عرض سلام و خسته نباشید،
بنده، در اسفند ماه سال 1365 در شهر بوشهر متولد شدم. دوران ابتدایی را در دبستان شهید باهنر و دوره های راهنمایی و متوسطه را در مدارس نمونه دولتی (شهید فهمیده و امام خمینی) گذراندم. همانطور که مستحضرید، دانشنامه کارشناسی و دکتری را در بوشهر و از دانشگاه خلیج فارس، و کارشناسی ارشدم را از دانشگاه فردوسی مشهد گرفتم.
آقای محمدی باغملایی شما در همین شهر و استان متولد شدید و پله های ترقی را گذراندید. در این مسیر چه عواملی در تکامل، تصمیمگیری و موفقیت شما تاثیرگذار بوده است؟
ممنون از حسن نیت شما، کما اینکه اعتقاد دارم تا نیل به موفقیت مسیر طولانی در پیش دارم.
در پاسخ به سوال شما میتوانم با صراحت عرض کنم که این انگیزه پیشرفت متأثر از حضور پررنگ پدر و مادرم بوده است. من در خانوادهای متولد شدم که همواره با تحصیل و آموزههای فرهنگی عجین بوده اند. پدرم مدرس دانشگاه فرهنگیان است و مادرم آموزگار دوره ابتدایی. ناگفته نماند که حضور مؤثر معلمان برجسته استان در دوره های تحصیلی به خصوص در دوره راهنمایی نقشی تعیینکننده در ترسیم آینده تحصیلی من داشته است. به عنوان نمونه با جرأت میتوانم ادعا کنم که بهترین امکانات تحصیلی و حتی ورزشی در دورهی راهنمایی برای ما فراهم شده بود. همهی این شرایط تاثیرگذار به لطف مدیریت توانمند مدرسه "شهید فهمیده" جناب آقای حیدر پورحمزه و معاونت بی نقصش جناب آفای جمیل رزمی حاصل شده بود.
اگر بخواهم مهمترین آموزهای را که در آن سال ها از دل خانواده و معلمانم فرا گرفتم نام ببرم، بدون شک باید به هدف گذاری مناسب، تلاش مستمر و ناامید نشدن از موانع و تنگناها اشاره کنم. البته ایمان دارم که در همه این موارد لطف خداوند نیز شامل حال ما بوده است.
آیا دانشگاههای استان خاصه دانشگاه خلیج فارس توانسته است به رسالت خود در حوزه آموزش نیروهای توانمند و تخصصی و نگهداشت نیروی انسانی به وظیفه خود عمل کند؟
اگر صادقانه بخواهم به پرسش شما پاسخ دهم، دانشگاه در پرورش نیروهای توانمند در همه رشته ها موفق نبوده است. خوشبختانه در دانشکده نفت، گاز و پتروشیمی به سبب حضور استادان دلسوز و دانشمند و در رأس آنها جناب آقای دکتر آذین، استعدادهای توانمند زیادی پرورش داده شدهاند. نکته جالبی که خدمت شما باید عرض کنم، استقبال دانشگاه های ممتاز کشور از دانشجویان خلیج فارس در دوره های تحصیلات تکمیلی است. همچنین میتوانم از حضور موفق موارد زیادی از دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاه خلیج فارس را در دانشگاه های معتبر خارجی نام ببرم. بنا براین نقش استادان برجسته و بومی در تربیت نیروهای توانمند غیر قابل انکار است. از نظر من که بیش از ده سال در دانشگاه خلیج فارس تحصیل کردهام و خودم را فرزند دانشگاه خلیج فارس میدانم، تربیت نیروهای متخصص در همه بخش های دانشگاه به یک اندازه با موفقیت همراه نبوده است. اگر بدون تعارف بخواهم با شما صحبت کنم، طی سالیان گذشته پرورش نیروی متخصص و کارآمد شاید رسالت اصلی دانشکده ها و بخشهای مختلف دانشگاه نبوده است و این مهم صرفا وابسته به حضور معدودی استاد دلسوز بوده است. خوشبختانه در دوره دکتر مصلح ریاست محترم دانشگاه خلیجفارس، تلاشهای بسیاری در این زمینه شده که حقیقتا قابل تقدیر است. من خود شاهد تحولات مثبت و روبه جلو دانشگاه در سالیان اخیر بودهام ولی هنوز با توسعه پایدار دانشگاه و به تبع آن پرورش افراد توانمند دانشآموخته فاصله داریم.
درباره حفظ نیروی انسانی نیز ظاهرا عزم جدی در این زمینه دیده نمیشود. شاید مشکلات اقتصادی که گریبان گیر همه بخش های کشور است هم مزید علت در عدم جذب نیروهای پرورش یافته خود دانشگاه شده باشد. متأسفانه خسارت اصلی عدم جذب نیروهای کارآمد تربیت شده در دانشگاه، به خود دانشگاه وارد می شود که از حضور این افراد که از دل دانشگاه و استان بوشهر پرورش پیدا کردهاند محروم میشود. کما اینکه افراد توانمند همیشه خریدار خواهند داشت.
شما تنها کسی هستید که تاکنون در استان سه بار برگزیده جایزه تحصیلی شدهاید، بسته های تسهیلات بنیاد تا چه حد توانسته در ارتقاء سطح مسائل پژوهش و فناوری و تحقق اهداف مستعدین برتر نقش خود را ایفا کند؟
نکتهی مثبتی که در مورد بسته های تسهیلاتی بنیاد وجود دارد، هدفمند بودن و پویا بودن آن است. برخلاف بسیاری از جوایز و بورسهای تحصیلی که فقط به مقالات علمی چاپ شده ارزش و بها داده میشود، بسته های بنیاد شامل موارد متعددی از قبیل پروژههای صنعتی، فعالیت های آموزشی و حضور در رویدادها و همایش ها نیز میشود. بنابراین برای بدست آوردن تسهیلات بنیاد و استمرار بخشیدن به آن، شما نیاز دارید که سبد تحصیلی خود را بارور کنید یعنی نه تنها در زمینه چاپ مقالات فعال باشید بلکه بایددر حوزه های متعدد علمی نیز کوشا باشید. در واقع سعی میشود تا دانشجویان تشویق به کسب مهارت های متعدد شوند و بنابراین افراد را چند بعدی پرورش می دهند. اینکه چنین رویکردی در بنیاد ملی نخبگان دیده میشود بسیار ارزنده و قابل ستایش است. در همین راستا من همواره تلاش میکردم به جز چاپ مقالات با کیفیت، در پروژههای صنعتی، همایشهای داخلی و خارجی، طرح های نوآور و رویداده های علمی و آموزشی نیز شرکت کنم. این تلاشهای چند بعدی در زمینه توسعه سبد پژوهشی فرد متقاضی، خواسته و ناخواسته موجب رشد علمی، آموزشی و اجتماعی فرد هم میشود. خوب در این مجال اندک بنا ندارم در اینجا به ضعف های برنامه حمایتی بنیاد از دانشجویان مستعد بپردازم، بدون تردید این برنامه نیز میتواند با شرایط بهتر و با هدفمندی بهتری اجرا شود. شاید مهمترین انتقادی که به سیستم حمایتی بنیاد وارد است، عدم حمایت مؤثراز برندگان جوایز تحصیلی بعد از فارغ التحصیلی است. تا آنجایی که خاطر دارم، بندی در آیین نامه های بنیاد به نام «تسهیل در استخدام» افراد تحت پوشش بنیاد بوده است، ولی ظاهرا الزامی در عملی کردن آن وجود نداشته است! بنده موارد متعددی از عمل نکردن شرکتها و سازمان ها مختلف به پذیرش و استخدام افراد تحت پوشش دیدهام. مشکل اشتغال در حال حاضر مهمترین دغدغه افراد تحت پوشش است که باعث دلسردی و مهاجرت بسیاری از افراد تحت پوشش شده است. من در محیط کارم (دانشگاه مموریال) چندین نفر از افراد تحت پوشش بنیاد از استان های همجوار مثل استان فارس را میشناسم که به دلیل عدم فراهم شدن شرایط اشتغال مناسب اقدام به مهاجرت کردهاند.
به نظر شما چه عواملی در پدیده مهاجرت در سطح ملی، منطقه و استان در خصوص نخبگان و افراد سرآمد تاثیرگذار بوده است؟
بدون تعارف خدمت شما عرض کنم که مشکلات اقتصادی و معیشتی، بیشترین فشار را بر اقشار گسترده جامعه وارد کرده است. نخبگان و مستعدین علمی هم از این پدیده مستثنی نیستند. بسیار نارحتکننده است که کشورعزیز ما به راحتی افراد مستعد خود را از دست می دهد و ازآن سو، کشورهای دیگر به راحتی پذیرای نخبگان و مستعدین ما هستند. شما در نظر بگیرید با فراهم کردن شرایط اشتغال و معیشتی متوسط برای نخبگان، تا چه میزان به فرایند تولید علم کمک می شود و به دنبال آن موجب برکات و رونق بخشی بخشهای مختلف تولیدی کشورنیز خواهد شد. متاسفانه رویه کنونی آموزش و تربیت در کشور منجر به بهرهوری از نخبگان در خارج از کشورشده است. حمایت از نخبگان و استفاده از آنها در بخشهای مختلف آموزشی، پژوهشی و حتی اجرایی میتواند راهگشای بسیاری از مشکلاتی شود که گریبانگیر کشور عزیزمان شده است. متاسفانه راهکار عملی حفظ و بکار گرفتن نیروهای متخصص و نخبه در دستور کار سازمانها و شرکتهای داخلی قرار ندارد. ای کاش مسؤلین محترم به این دیدگاه میرسیدند که سرمایه این مرز و بوم صرفا منابع طبیعی و خدادادی نیست. سرمایه حقیقی کشور ما نخبگان و جوانانی هستند که درهمین مرز و بوم با وجود همه نوع مشکلات رشد کردند و از این رو قادرند درمانگر هر دردی باشند. وقتی شاهد حضور کم رنگ نخبگان و مستعدین درجایجای کشورمان هستیم، این بدین معناست که حتما یک جای کار مشکل دارد! ولی سوال من این است که آیا عزمی برای از بین بردن موانع بکارکیری نخبگان در جایگاه های آموزشی، پژوهشی و اجرایی وجود دارد؟ چرا این جوانان مستعد ایرانی به راحتی در کشورهای دیگر پذیرش می شوند و در پژوهشکده ها و دانشگاه های ریز و درشت آنجا مشغول بکار می شوند ولی ازبکارگماری آنها در کشورمان استقبالی نمی شود؟ اگر هم امکان استفاده از بخش کوچکی از مستعدین فراهم شده، با توجه به عدم توجه و احترام وعزتی که برازنده این عزیزان است، دلسرد شده و مهاجرت را به ماندن ترجیح داده اند.
به نظر شما در زمینه تخصصی رشته خود، موفق بوده اید. از چه پروتکل در این موفقیت در (حوزه انرژی) استفاده کرده اید.
کار تیمی و ارتباط مؤثر با صنعت از مهمترین عواملی هستند که کارایی و احتمال موفقیت در هر زمینه ی کاری را بالا میبرد. یکی از ضعف های مهمی که سیستم آموزشی ما دارد، نادیده گرفتن کار تیمی و تعامل دانشجویان با هم است. متاسفانه دانشجویان به صورت جزیره های جدا از هم پرورش پیدا می کنند و به آنها نحوه تعامل و همکاری آموزش داده نمی شود. خوشبختانه من این شانس را داشتم که با استادانی کار کنم که به کار تیمی و همکاری دانشجویان اهمیت زیادی می دادند. بنده هم با پیروی از آنها همین روش را دربرنامه های مختلف در پیش گرفته ام و نتایج مثبتش را هم در گذشته و هم درموقعیت کاری کنونی ام تجربه میکنم.
در باره ارتباط مؤثر با صنعت هم باید ذکر کنم که مادامی که نیازهای صنعت از طرف دانشگاه تشخیص داده نشود و راهکارهای عملی از دل تحقیقات و پژوهشه ای دانشگاهی تولید نشود، صنایع ما نیز تمایل زیادی به همکاری با دانشگاهها نخواهند داشت. تجربهای که تیم تحقیقاتی ما در زمینه تحلیل و بهینه سازی انرژی واحدهای صنعتی داشت، به خوبی نشان داد که تبادل تجربیات و انتقال اطلاعات در جلسات برگزار شده با مهندسان و تکنسین های شرکت های پتروشیمی و پالایشگاهی، موجب بهره وری عملی از اندوخته های دانشگاهی خواهد شد.در همین جا باید از بنیاد ملی نخبگان هم تشکر کنم که بسیاری از جلسات هماندیشی انجام شده با صنعت، با کمک و هماهنگی عزیزان شاغل در بنیاد ممکن شده بود.
به عنوان یک دانش آموز موفق که در همین استان ادامه تحصیل داده اید نظر شما درخصوص هدایت تحصیلی و انتخاب رشته دانش آموزان چه میباشد؟ چه چالشها و مشکلاتی وجود دارد و پینشهادات شما چیست؟
به نظر من هر دانشگاهی باید با توجه به ظرفیت های طبیعی آن استان اقدام به پرورش افراد توانمند کند. در این مسیر در کنارسهمیه بومی برای اشتغال افراد در شرکت های نفت و گاز و صنایع وابسته، بهتر است بخشهای نفت و گاز موظف به تجهیز و ارتقای سطح امکانات دانشگاه های مقیم در استان می شدند. در این صورت با داشتن دانشگاه های قوی و مجهز به تجهیزات مدرن امکان رشد و تعالی استان نیز بیشتر فراهم میشد. در نظر بگیرید اگر مانند کشور کانادا بورسهایی از صنایع نفت و گاز به دانشگاه تزریق میشد و با توجه به این منابع مقرری برای دانشجویان در نظر گرفته میشد، پیشرفت چشمگیری از لحاظ علمی برای دانشگاه متصور می شدیم. در این صورت دانشجویان بدون دغدغه مالی صرفا متمرکز بر کارهای علمی و پژوهشی میشدند. در نظر داشته باشید بنده جزو معدود دانشجویانی بودم که کل وقتم را صرف کار علمی و پژوهش می کردم که دلیل آن هم حمایت های بنیاد ملی نخبگان بوده است. عموما دانشجوهای تحصیلات تکمیلی شاغل هستند و عملا وقت چندانی برای تحقیقات عملی و در مرز دانش ندارند.
سیستم آموزشی دانشگاه های ایران و کانادا را چگونه ارزیابی میکنید.
در مدت زمانی که در کانادا مشغول به مطالعه علمی و پژوهش بوده ام، حداقل متوجه دو تفاوت اصلی در سیستم آموزشی ایران و کانادا شده ام. همان طور که پیشتر خدمت شما عرض کردم، دانشگاه های کانادا در دوره های تحصیلات تکمیلی بورس هایی را به دانشجویان اختصاص میدهند که عموما منابع آنها از شرکت های صنعتی و بزرگ کانادا هستند. خوب، قاعدتاً این کمک هزینهها کمک شایانی در رفع دغدغههای دانشجویان خواهد کرد و دانشجویان با کیفیت بالاتری بر روی تحقیقات متمرکز خواهند شد. مورد دوم به نظام نمره دهی و ارزیابی دانشجویان برمی گردد. در کانادا عموما فرایند نمره دهی و ارزیابی در طول ترم تحصیلی انجام می شود. بدین صورت که به جز نمرات میانترم و پایان ترم، تکالیف درسی و پروژه های درسی که در طول ترم به دانشجویان محول میشوند نیز سهم شایانی در ارزیابی دانشجویان دارد. در ایران نیز کم و بیش سیستم ارزیابی فرایند محور مطابق آنچه در مورد کانادا ذکر کردم وجود دارد ولی غالبا ارزشیابی دانشجویان بر اساس نمرات میانترم و پایانترم است.
با توجه به رزومه خود و شرایط فعلی آیا ممکن است برای همیشه کشور کانادا را برای زندگی و کار انتخاب کنید؟
من به عنوان یک بوشهری همیشه آرزو داشته ام که در شهر و زادگاهم مشغول خدمت و کار و پژوهش باشم. بنابه هر دلیلی متأسفانه تا کنون شرایط به گونه ای بوده که این امر امکان پذیر نشده است. هرچند که بنده ارتباطم را با دانشگاه خلیج فارس و گروه مهندسی نفت و شیمی همچنان حفظ کردهام و به آن نیز افتخار میکنم. حقیقت این است که نمیتوانم آینده را پیشبینی کنم ولی آنچه برایم مسلم است آن عشق و علاقه وعرق و ارادت همیشگیام به بوشهر و دانشگاه خلیجفارس است.
خود را در پنج سال آینده کجا تصور میکنید؟
خوب من در حال حاضر مشغول کسب تجربه برای بدست آوردن کرسیهای علمی در دانشگاهها و یا پژوهشکدههای معتبر هستم. پیشبینی آینده کار سختی است ولی با توجه به علاقه و پیشهی خانوادگی ما با افتخار در حوزه آموزش و پژوهش تلاش خواهم کرد.
من همواره با عشق و یاد همشهریها و هم دیاریهایم زندگی میکنم و همیشه خواستارعزت، افتخار و سلامتییشان هستم؛ اکنون و هرروز نگران سلامتی عزیزان ایرانی و بوشهری هستم و خواهشمندم مراقب خودشان در مقابل این بیماری موزی و نامرعی باشند تا به حول وقوهی الهی هرچه زودتر شرایط به حالت عادی بازگردد.
در پایان ضمن تشکر از جناب عالی که این مصاحبه را ترتیب دادید، دوست دارم صمیمانه از همه کارکنان عزیز بنیاد نخبگان استان بوشهر که همیشه به بنده محبت داشته اند تشکر ویژه کنم.
سی بوشر هیچکه دلش مثل مو غمگین نبیده
دل هیچکی مث مو, یه کاسه ی خین نبیده
بخدا وختی که فکرش می کنم, تش می گیرم
هیچکه دردش مث مو, اینهمه سنگین نبیده . . .